۲۲۳. Eleanor

یه روز خیلی خوب با الی. 

سارا و الی باهم ساعت ۴ قرار داشتن تو پارک. سارا خانم ما هم ظهرش نخوابید و دقیقا تو مسیر پارک خوابش برد. برای همین هم یه مقدار طول کشید تا یخشون اب بشه باهم. اما بعد کلی باهم جور شدن باز. بعد از پارک هم رفتیم ایونت. انجا هم کلی باهم بازی کردن. چون جمعه بود و بابایی والیبال ما برنگشتیم خونه و بیشتر از اونا ماندیم و عکس یادگاری گرفتیم و کاریکاتورمون رو کشیدن و سارایی هنای هلو کیتی گذاشت و در کمال خستگی پینگ هم رفتیم و بازی بابایی رو دیدیم. یه روز پرکار و خوب برای دختری این جور رقم خورد.