۱۶۸. جدیدا
سارا جدیدا: چی؟ چی؟!..... مامااااان ..... چی.... تو حمام در حال شمردن انگشت های پاش: ی إ - او - ااااا- چی ... - اي کار جدیدش هم اینه که از عاشق گردن بند و دست بند و این جور چیزا شده. اولین بار هم خودش گردن بند مامانی رو نگه داشته بود دور گردنش راه میرفت. وقتی هم برای اولین بار طلاهاش رو براش زدم کلی عشوه و ناز امد.
۱۴۵. Parkersburg
شنبه با بابایی و خاله بهاری رفتیم Parkersburg . برای دختری اولین کفش اش رو خریدیم. با یه کت نرمالو صورتی. دختری داره این روزها تلاش اش رو برای راه رفتن میکنه و میتونه سه قدم برداره. خیلی خوشحالیم که عشقمون داره بزرگ میشه... شب هم با کفش اش خوابید و صبح هم تا بیدار شد سراغشون رفت. تا میاد باهاش راه بره و چراغ گل های کفش اش روشن میشه دلا میشه نگاهشون میکنه یا میخواد بگیرتشون. ...
۱۴۲. دخترانه های سارا
۱۴۰. الله
۱۳۶. اولین نقاشی
اولین نقاشی دختری. اونم ۳ صبح وقتی بی خواب شده بود و با بابایش نقاشی میکشید. ...
۹۹. اولین ارایشگاه
۹۴. غذا
سارا خانم الان یکماهه که اب پرتغال میخوره اما الان ۳ روزه که شروع کرده به شیربرنج خوردن. خیلی دوست داره و کلا چشمش دنبال غذاست. عشق منه عروسکم داره بزرگ میشه... ...
۹۳. دندون
در این مکان ۲ عدد دندان جیک زده است ...