۷۸. روز کاری
دختری بزرگ که شد می توانه ادعا کنه از سه ماهگی کار می کرده. الان سه روزه که دانشجوهای آژانس رسیدن و با سارا برای ترجمه میرم. دیروز از ظهر تا ۱۰ شب کارمون طول کشید و سارا واقعا خسته شد. دخترم خیلی صبوره اصلا گریه نکرد اما وقتی رسیدیم خونه و دوش گرفت تازه فهمیدم چقدر اذیت شده. دیگه قول میدم تحت هرشرایطی هر ۲ ساعت به دختری برسم و صرف اینکه آرومه بی خیالش نشم. عاشقتم فرشته معصوم من. مامان رو ببخش اذیت شدی...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی