ساراسارا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

سارا

۱. ۴۰ روز

1390/12/7 9:56
نویسنده : مامان گلی
181 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامانی

من الان ۱۷ روزه که آمدم ایران تا بابایی بره سفر. از روزی که آمدم مامان بلا می گفت چشم های مامان گلی گلاپیسی میره و خوشگل شده، یه خبرهایی هست. اما من قبول نمی کردم. تا اینکه به اصرار با خاله مرضی رفتم آزمایش خون دادم. خیلی شوکه شدم. راستش عکس العمل ام هم خنده دار بود. اول که فکر کردم با کس دیگری حرف می زنن بعد پرسیدم "مثبت یعنی چی؟ چی اصلا مثبت است؟ ..."تا چند روز که کلا تو شوک بودم، بابا مملی هم همین طور. راستش خیلی هم گریه کردم. اما به مرور بهتر شدم. بابا مملی هم همین طور. اصلا این خونه هم بابا مملی برات ساخته تابرات بنویسیم از حس های این روزها، از انشالله به دنیا امدنت، عکس هات، هرچی که بوی تو رو داره. الان قد یه لوبیا ۴-۵ میلی متری باید باشی. امروز میرم سونوگرافی تا ۴ شنبه هم جواب آزمایش هام میاد، اون وقت با حس عمیق تر و اروم تری برات می نویسم. توکل به خدا. خوشحالم که هنوز ۴۰ روزت نشه همه دوستت دارن، به خصوص بابایی. 

 ارام جانم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

ثمین
7 اسفند 90 10:12
سلام اومدم ازتون دعوت کنم تا از نمایشگاه هفت سین دنیای نفیس دیدن کنید منتظرتون هستم
مامان علی خوشتیپ
7 اسفند 90 10:13
به نی نی وبلاگ خوش اومدی میشه بپرسم دوقولو باردارین؟سام و سارا اسمشونه؟
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سارا می باشد