۴۴. یک شنبه، ۲۳ مهر
یک شنبه صبح دکتر ویزیت ام کرد و یه سری نکات بهم گفت و دارو برام نوشت، گفت تا ۱۰ صبح می توانم مرخص بشم. دکتر کودکان هم سارا رو ویزیت کرد و یه سری توصیه داد. پرستار کودک هم جدا برایم یه نیم ساعتی حرف زد و بهم اموزش داد. مدارک درمانی سارا و خودم رو هم بهم دادن و بعد از صبحانه عملا راهیمون کردن خونه.
نهار ریحا جون برامون ماهیچه درست کرده بود و دم خونه برامون اوردن. هر۴تایی تا ۸ شب خوابیدیم. الحق که هیچ جا خونه خود ادم نمیشه. هرچند که بیمارستان هم عالی بود و حسابی راحت بود. خوبیش هم مراقبت های بود که از سارا می کردن. خدا رو کلی شکر که بیمارستان خوبی بودیم و همه چی خوب پیش رفت برامون.
از دست و زبان که برآید. کز عهده شکرش به در آید.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی