۷۳. اولین حمام با مامانی
میشه گفت همه کارهای سارا رو خودم انجام میدادم به جز حمام بردنش. اوایل که خیلی ریز بود میترسیدم و بعدهم چون خیلی جنب و جوش داشت. اما دقیقا در دوماه و ۱۲ روزی سارا این جرات رو به خودم دادم و در ظهر گرم اینجا سارا رو بردم حمام. الان می توانم بگم که یه مامان مستقل شدم دیگه. همین جا لازمه از بابایی که تا حالا هر روز سارا رو میبرد حمام هم تشکر کنم: مرسی بابایی. مرسی سارا که حمام دوست داری خیلی زیاد. این عکس هم خواب بعد از همان حمام با مامان گلی یه....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی