سارا

دیروز سا را مهمون داشت. محمد پارسا آمده بود پیش اش. پارسا ۲ هفته بعد از سارا بدنیا امد. من و بهار دوران بارداری مشترکی داشتیم. پارسا برخلاف سارا خیلی اروم بود. همش هم خواب بود. حتی گریه هم نمی کرد. آخر گریه اش ناله کردن بود. مامانش هم تا حالا صدای گریه اش رو نشنیده بود. این هدیه هم ‍پارسا برای سارا آورده.  ...

کودکم یکماهه شد... یک شنبه بارانی رفتیم رستوران امریکاناس تا به رسم برزیلی ها یکماهگی نی نی نازمون رو جشن بگیریم. ۱۱/۱۱ ساعت ۱۱:۱۱ شب تو خیابان ‍پالیستا بودیم. هرچند تنها بودیم اما خدا رو شاکر بودم که سارای نازمون به سلامتی بدنیا امد. این یکماه با تمام خستگی و درد و بی خوابی هاش برام مملو بود از یه حس ناب. حس مادر شدن. در آغوش کشیدن نی نی که از وجود خودمه و بهم وابسته است. از قشنگ ترین لذت هاش هم شیر دادن این هدیه عزیز الهی است. این یکماه سا‍پورت های مامان و حضورش خیلی کمکم بود. اونم برای من که تو شوک مادر شدن چیزی هم از بچه داری نمی دونستم و حالا جای مامان خیلی ‍پیشمون خالیه. بابا مملی هم این مدت خیلی کمکم...

سلام. دختر گلم خانم مهندس خودم عشق خودم عزیز خودم......برای سر سلامتی خودت شوهرت و سارا کوچولو این بع بع ای را هدیه کردم.دوست دارم.خیلی زیاد   ...

اینم از هدیه های دایی حسین و دایی حسن. البته هدیه دایی حسن سفارش پستی بود از مالزی و یکروز بعد از سفر من رسیده بود. مرسی دایی جونی ها    ...

  بابا لاورو و ماریا امشب برای نی نی هدیه فرستادن در جواب سرویس چایی خوری که از ایران برای تولد ماریا نی نی آورده بود. یه پتو و یه لباس خوشگل دست بافته. بابا لاورو و ترزا هم هماهنگی ازمایش های مامانی رو کردن و جمعه هفته آینده معلوم میشه نی نی مون دخمله یا گل پسر.  ...

  جمعه مامان زهره رسید پیشمون، به قول محمد دلمون قرص شد که برای تولد سارا تنها نیستیم.   هدیه های مامان زهره و خاله مرضی که دوست جونم زحمت اش رو کشیده، دوستتون دارم ...

هدیه دایی حسن جونم رو خیلی دوست دارم، به خصوص اینکه خودش تنهایی رفته خریده و خیلی با سلیقه است. عاشقشونم  هدیه دایی حسین جون و ازی جون و یکتا جونم هدیه های خوشگل خاله مرجان. کلی سورپرایز شدم که به یادم بود. خیلی هم با سلیقه و دوست داشتنی.   ...

...

خاله فاطمه جونم تولدت مبارک ♥ انشالله همیشه خاله خودم باشی♥  مرسی امیرعلی جون با سواد که اینقدر قشنگ اسم فامیل ام رو نوشته بود. ♥ منم که نوشتن یاد گرفتم نامه های صورتی برای امیرعلی جون میدم. ♥ خاله فاطمه شما رو هم خیلی دوست دارم. ♥ هدیه تون رو هم خیلی. تا امدم ‍پروش هم کنم خوابم برد. ♥ ...